آدم های دیار من
پاییز را دوست دارند
پایز ......
زمستانی است که تب کرده ....
تابستانی است که لرزه کرده ....
بغضی است که رسوب کرده ....
حرفی است که سکوت کرده ....
من .....
سکوت رسوب کرده
در تب و لرزه پاییز را می پرستم
پاییز .....
عروس تمام فصل های زندگی است
یادم باشد ... پاییز که رسید ..... له نکنم
برگهایی که روزی هزاران بار
نفس ارزانی ام می کردند
(صبا)